کلاهبرداری با حربه انرژی درمانی!
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۷۳۸۴۳
وزارت بهداشت همیشه سعی کرده در مقابل آنها بایستد، همانهایی که از جیب من و شما کیسه میدوزند و نسخههای بهاصطلاح شفابخش مینویسند، اما پزشک نیستند، همانهایی که بدون هیچ علم و تخصصی ما را فریب میدهند و ادعا میکنند که میتوانند با انرژیدرمانی کاری کنند تا تنمان به ناز طبیبان نیازمند نباشد!
به گزارش ایسنا، رسالت نوشت: واقعیت این است که تاکنون موثر بودن درمان از طریق انرژی، در هیچ تحقیق و مطالعهای به طور قطعی به اثبات نرسیده و نتیجهٔ برخی تحقیقات هم نشان داده که تاثیر این شیوه، بیشتر تلقین است و بعضی افراد با روی آوردن صِرف به انرژیدرمانی و بیتوجهی به درمانهای پزشکی، جان خود را از دست دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو روز قبل خبرگزاری فارس از قول پلیس پیشگیری پایتخت از دستگیری متهمی خبرداد که به بهانه انرژی درمانی با گرفتن عکس از طعمههای خود اقدام به اخاذی میکرد و در تشریح جزئیات این خبر اظهار داشت: در بررسی های تخصصی به عمل آمده مشخص شد متهم با تبلیغات در فضای مجازی با موضوع انرژی درمانی اقدام به اغفال و اخاذی از شاکی کرده است و متهم در تحقیقات اولیه به بزه انتسابی و فریب و اخاذی از شهروندان معترف شده و پس از استعلام سوابق متهم مشخص شد متهم دارای سوابق متعدد و پرونده کیفری است.
با جستجوی این شیوه درمانی در سایتهای مختلف به تعاریف و توضیحات مشترکی میرسیم؛ ازجمله اینکه «نوعی روش نوین درمان است و در گذشته با عناوینی مثل طب نامرسوم و طب حاشیهای شناخته میشد که نشان از مخالفت جامعه با این روش بود. در این روش، درمانگر انرژی مثبت را به بیمار منتقل میکند تا از طریق همین انرژیها بیماری برطرف و فرد درمان شود.»
اگرچه با گسترش علم و ضعف های رایج در حوزه پزشکی، روشهای جدیدی برای درمان بیماریها ابداع شده که انرژیدرمانی هم یکی از این روشهاست و موافقان در تاییدش بسیار قلمفرسایی کرده اند، روشی که زیرشاخههای بسیاری دارد و روزبهروز به تعداد آنها افزوده میشود. بعضی از این زیرشاخهها شواهدی در بین جامعه برای کارآمدی دارند و بعضی هم در میان قاطبه مردم غیرقابل پذیرش و بیاساساند. گسترش حوزه انرژی درمانی موجب شده تا سودجویان روشهای ابداعی غیرواقعی به مردم ارائه دهند. با چرخی در شبکه های اجتماعی و محتوایی که برخی رسانه ها منتشر کرده اند، با موجی از موافقت ها و مخالفت ها مواجه می شویم. آن هایی که موافق و مدعی فعالیت در این حوزه اند،
با تایید اثرات انرژیدرمانی، نپذیرفتن این شیوه درمانی را مربوط به سودجویی کلاهبرداران دانسته و میگویند: انرژیای که در این شیوه به کار میرود منبع اصلی است و با اتصال به این منبع، درمان صورت میگیرد. در کشور افراد زیادی ادعای انرژی درمانی دارند ولی اکثر آن ها کاسب و دروغگو هستند. بنابراین به بیان موافقان، این فن درمانی مورد سوءاستفاده افراد سودجو قرار گرفته و همین باعث شده در مورد آن دیدگاه مثبتی شکل نگیرد. هدف بیشتر این افراد فریب و سوءاستفاده مالی از مردم است و به این علت، اصل موضوع خدشهدار شده و نگرش های منفی بسیاری نسبت به انرژی درمانی شکل گرفته است. آن ها معتقدند: درمانگری در حوزه انرژی کاری نیست که هر فردی بتواند از پس آن بربیاید. از میان عده زیادی که ادعای انرژی درمانی دارند فقط تعداد انگشتشماری از آنها واقعا توان انجام چنین کاری دارند.
بعضی از روشهای انرژی درمانی قدمتی چندین و چند ساله دارند و از سوی مردم بعضی کشورها مورد اقبال واقع شدهاند؛ با این حال به تعبیر موافقان، انرژی درمانی نمیتواند جایگزین مناسبی برای درمانهای پزشکی باشد. بلکه به عنوان یک شیوه بی عارضه میتواند نقش کمکی در درمان داشته باشد. خلقوخو و سبک زندگی مواردی هستند که تحت تاثیر انرژی درمانی قرار میگیرند و کیفیت زندگی را تغییر میدهند و به توصیه برخی پزشکان، در هنگام بروز بیماریهای جسمی، انرژی درمانی باید در کنار درمانهای پزشکی قرار گیرد تا روح و روان فرد را آرام سازد و با کاهش اضطراب و استرس، روند درمان جسمی را بهبود ببخشد، در غیر این صورت با روی آوردن صِرف به انرژیدرمانی و بیتوجهی به درمانهای پزشکی، احتمال دارد بیمار جان خود را از دست بدهد. اگرچه بعضی افراد ممکن است با انرژی درمانی در کنار درمانهای پزشکی مخالف باشند.
انرژی درمانگرهای قلابی
اما در نقطه مقابل موافقان، افرادی قرار دارند که مبتنی بر کسب تجربه یا تکیه بر دلایل علمی، در زمره مخالفان این شیوه درمانی هستند. نمونه این افراد «میم- عین» است که به کرات شنیده این روش صرفا مبتنی بر روح و روان است و میتواند برای درمان بیماریهای روحی مثل افسردگی یا استرس موثر باشد، اما برای درمان بیماریهای جسمی نظیر سرطان یا سکته مغزی، نمیتواند گزینه قابل اعتمادی باشد. او براساس تجربهای که کسب کرده، تاکید میکند: «در اغلب کشورهای توسعه یافته مردم در مواجهه با بیماریها به پزشک مراجعه میکنند و در کشور ما نیز همینطور است اما بعضا انرژی درمانی هم طرفدارانی دارد. تاکنون خودم و اطرافیانم پاسخی از این شیوه نگرفتهایم و اگر چنین فنی برای درمان قرین به واقعیت باشد، باید به سراغ اهل فن رفت، چون اغلب کسانی که داعیه این کار را دارند به دنبال فریب و اخاذی هستند.»
او میگوید: «چند ماه قبل از نظر روحی حالم خوب نبود و افسرده بودم که دوستانم مرا به یک انرژیدرمانگر معرفی کردند. این فرد یک سری موارد را برای بهبود حالم پیشنهاد داد و بعدهم از طریق دست؛ انرژی و گرما را به بدنم منتقل کرد، ولی در بهتر شدن حالم هیچ گونه اثری نداشت. آن فرد مدعی بود که بعد از چند روز کاملا آرام می شوم و ۲ میلیون تومان هم بابت آن دریافت کرد.» او میگوید: «وقتی به خانه برگشتم روزبهروز حالم آشفته تر و بدتر شد و مدام اشک میریختم».
تجربه «میم- عین» از انرژی درمانگرها فقط مختص به او نیست و بسیاری از افراد دیگر هم چنین تجربه ای دارند و خبرهایی از این دست در صفحات روزنامهها یا سایتهای خبری کم نیستند. به نظر می رسد سوءاستفاده فالگیرها و رمال ها به جهت سودجویی از این فن باعث شده روز به روز بر تعداد انرژی درمانگرهای قلابی افزوده شود. حتی کار به جایی رسیده که کلاس برگزار و به شرکت کنندگان پس از پایان دوره آموزشی مدرک هم می دهند! آن ها در شمال تهران همانند پزشکان متخصص در برجهای تجاری دفتر دارند و با تعیین وقت قبلی و با هزینه بالا در کنار فال قهوه و تاروت، به انرژی درمانی هم مشغولند و اغلب در بین مشتریان آنان، قشر تحصیلکرده و مرفه جامعه و حتی استادان دانشگاه و مدیران دولتی هم دیده میشوند که برخی از آن ها با مراجعه به مدعیان دروغین انرژی درمانی آسیب دیده اند که عمدهترینش سوءاستفادههای مالی و جنسی است.
گرچه با جستجو در اینترنت، نمی توان به آمار روشنی درباره گردش مالی انرژی درمانگرها دست یافت، اما سال ۱۳۹۴ در رسانه ها مطرح شد، که یکی از برنامههای ماهوارهای فارسی زبان با این حربه، توانسته حدود یک میلیارد تومان از مردم اخاذی کند. مخالفان انرژی درمانی در گفت و گو با «ما» می گویند: «انرژی درمانگری صرف نظر از درست و غلط بودن آن، در کشور ما به ابزاری برای کاسبی تبدیل شده و عده ای کلاهبردار با برگزاری کلاسها و همایشهای مختلف مردم را جذب و از طریق شمع سوزی و تله پاتی درآمد کسب می کنند، و یا محصولاتی نظیر انگشتر و گردنبند را با این حربه که به آن ها انرژی داده شده و فردی که آن را خریداری کند دیگر نیازی به پزشک ندارد، با قیمتی گزاف به مردم عرضه می کنند، اما سوء استفاده از انرژی درمانی تنها به این سطح محدود نمانده است و بعضا افراد سودجو زنان و دختران را مورد اذیت و آزار جنسی قرار میدهند، بنابراین آسیب هایی که انرژی درمانی قلابی به مردم وارد می کند، بسیار بیشتر از حد تصور ماست، زیرا هر ساله طرفداران این روش چندین برابر میشوند و در عین حال سوءاستفادهکنندگان از این فن راه های مختلفی برای تلکه مردم ابداع کردهاند. اغلب همهچیز از یک ثبت نام آغاز میشود ولی در ادامه، زندگی یک انسان را به مرز نابودی میکشانند.»
برخی از روانشناسان هم در رابطه با انرژیدرمانی به «رسانه ها» میگویند: اثرات انرژیدرمانی باید بر اساس تحقیقات و شواهد تجربی باشد. آن ها اضافه میکنند: پدیدههایی مانند انرژیدرمانی پدیدههایی هستند که در فراروانشناسی به آنها میپردازیم و همیشه بحثبرانگیز بودهاند. در کشور ما بهدلیل اینکه این افراد اجازه نمیدهند که کار آنها مورد مطالعه علمی قرار گیرد، علمی نبودن و بیپایه بودن کار آنها بیشتر میشود بهویژه اینکه این مباحث همیشه یک وجه مبهم و رازآلود دارند. در افرادی که میگویند با انرژیدرمانی دردهای جسمی آنها درمان شده است، باید به بحث تلقین هم توجه کرد. دلیل بسیاری از بیماریهای جسمی یک مبنای روحی است که هیستری نامیده میشود و با تلقین کردن قابل رفع است. انرژی درمانگرها از تلقین برای درمان هیستریها استفاده میکنند. بی تردید تلقین تأثیر زیادی روی مردم دارد و حتی یک مبحث علمی است.
امروزه هر دارویی را که میخواهند تولید کنند در مرحله پژوهش اولیه در کنار آن یک دارونما هم میدهند. از آنجایی که این دارونما از طرف یک مرجع حرفهای تجویز شده حدود ۳۰ درصد از افرادی که مورد پژوهش قرار میگیرند بدون آن که مادهای دارویی در میان باشد در آنها تسکین و بهبود علائم بیماری مشاهده میشود. البته در چنین مواردی همیشه گفته شده است که به افراد متخصص و کاردان مراجعه کنید. درحالی که معمولا این اتفاق نمی افتد و حتی افراد تحصیلکرده هم به دام کلاهبرداران میافتند. لذا مردم در چنین مواردی باید به افراد حرفهای رجوع کنند، اما در عمل این اتفاق نمیافتد. به این دلیل که اقتصاد شیادی یک تجارت سودآور است. بنابراین توصیه اصلی این است که مردم آگاه شوند. اگر درباره این امور آگاهی رسانی لازم از طریق رسانهها و همچنین از جانب متخصصان صورت نگیرد، وضعیت از این که هست بدتر خواهد شد.
انرژی درمانی لزوما دوای هر دردی نیست
وزارت بهداشت همواره در این مورد هشدار داده و سعی کرده در مقابل اخاذان انرژی درمانی بایستد و مردم را نسبت به شگردهای آشکار کلاهبرداری و مداخله در امور درمانی آگاه کند. چرا که شیادان مدعی هستند، تومورهای مغزی بیماران سرطانی را با تله پاتی و آواز و شعرخوانی از بین می برند! در همین حال موافقان انرژی درمانی نیز در سایت های مختلف، بر مقابله با شیادان این حوزه تاکید و عنوان می کنند: «اکثر مشکلات روحی، روانی و یا جسمی بر اساس اختلال در سیستم گردش انرژی بدن پدید میآیند. اگر انرژی در چاکرا به دام بیفتد و یا جریان انرژی در هاله اطراف بدن مختل شود یا میزان آن کاهش یا افزایش یابد، تولید بیماری میکند. اگرچه آزمایشات علمی تأثیرگذاری انرژیدرمانی را تایید نکردهاند، اما این شیوه در سراسر جهان طرفداران بسیار دارد و اثرات درمانی آن توسط برخی از اشخاص تایید شده است. با این روش می توان به وسیله افراد متخصص (نه سودجویان و کلاهبرداران) بیماریها را درمان و امراض مختلفی را از میدان بهدر کرد، از اختلالات خلقی مثل اضطراب یا افسردگی گرفته، تا از بین رفتن تعادل بدن و دردهای جسمانی. از این طریق با کمکگرفتن از انرژیها بهبود سریعتر و راحتتر خواهد بود. ریشه بسیاری از بیماریها در روح و روان افراد نهفته است و این روش با استفاده از چاکراها یکی از روشهای درمان بیماریها است که از کریستال، سنگ و روغن برای دفع بیماریها و ایجاد آرامش در فرد کمک میگیرد.»
موافقان به این موضوع هم اشاره دارند که انرژی درمانی لزوما دوای هر دردی نیست: «در حال حاضر هیچ شواهد علمی و پزشکی دال بر تایید درمان سرطان با این روش وجود ندارد. این شیوه صرفا میتواند باعث آرامش ذهن، کاهش استرس و درد و اضطراب در فرد بیمار شود. به علاوه اینکه با این روش میتوان میل به زندگی را افزایش داد. درست است که درمان سرطان با این روش هنوز ثابت نشده است، اما انرژی درمانی با موسیقی کمک میکند که اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان کاهش پیدا کند. اتفاقی که روی روند بهبودی بیمار سرطانی تاثیر مثبت میگذارد. هرچند هنوز نتیجه این فرضیه ثابت نشده است. به هرشکل باید با افراد کلاهبرداری که به شکل زیرزمینی در این زمینه اطلاعات دقیقی دربارهشان وجود ندارد برخورد کرد.»
نکته پایانی خطاب به کسانی است که از آنها به این وسیله سوءاستفاده شده و«لازم است مردم از این افراد شکایت کنند تا دادگستری و وزارت بهداشت با شناسایی آنها از فعالیتشان جلوگیری کنند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: وزارت بهداشت افسردگی پلیس پیشگیری پایتخت استرس انرژی درمانی پزشک قلابی آمريكا انقلاب اسلامی ايران افغانستان انرژی درمانی درمان های پزشکی انرژی درمانی درمان بیماری ها برای درمان درمان ها رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۷۳۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«افعی تهران» خط قرمزهای اتاق درمان را رد میکند/ ارتباط بین رواندرمانگر و مراجع، ضد روان درمانی است
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته با حضور در برنامه سینمازاویه رادیو گفتگو درباره سریال افعی تهران و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گی های شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم اهمیت پیدا میکند.
وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستان ها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایارن داستان های جن.ایی که استخوان دار باشند و طعنه به کمدی نزند زیاد نداشتیم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در افعی تهران گفت: اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیت های مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیت های پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپین هایی تشکیل میشود که آدم ها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدم ها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مساله ای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
او افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که ککم عمق و کم دانش هستند و احساس مسئولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود .
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
او با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذاب تر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید درمیان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک میشود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند .اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکش های زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: افعی تهران در بخش توجه به روان درمان گری موفق است اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولت شاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش( پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد اما علم آن را نداشته. برای جذاب کردن درام هم مولفه های دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استاندارد ها و خط قرمزها میشد از آنها بهره برد.